برچسب: داستان های سکسی


  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان. امین هستم 38 سالمه تاکسی بین شهری دارم این خاطره ای که میخوام واستون بنویسم پارسال برام اتفاق افتاد یروز سرد زمستون هوا بارونی بود تو خونه حوصلم سر رفت گفتم برم ایسگاه مسافر بزنم رفتم ایسگا چون راه کوهستانی بود برف میبارید ماشین هم کم بود اولین…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همه دوستان  چه فاعل چه مفعول.این خاطره ی اولین کون دادن منه… *** سعی میکردم تو کوچه بین بچه های محل جا بیفتم و تو دختر بازیا منم باشم . من وقتی 13 14 سالم بود هنوز موهام روشن تر بود و پوستم سفید . تپل مپل هم…

  • این داستان تقدیم به شما چهار دست و پا شدم و کیرشو کردم توی دهنم . از این حالت که بدون دخالت دست هام کیر رو بخورم خوشم میومد همیشه . حالا داشتم امتحانش میکردم . سینه هام رو به زمین بود . دلم میخواست دستش رو دراز کنه و چنگ بزنه هردوتاش رو .…

  • این داستان تقدیم به شما نوزده سالم بود كه باهاش آشنا شدم، از اون پسرا بود كه زياد حرف نمي زد، بيشتر شنونده بود، حرف هم كه مي زد بلد بود چي بگه. مي دونستم دختر دور و برش كم نيست ولي مثل بقيه پسرا از روابطش با دخترا حرفي نمي زد. قدش ١٨٥ بود…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من اسمم افشینه من ۱۴سالمه و قد بلنديم دارم. من يه دوست دارم كه طبقه پاييني ما ميشينن ( البته اونجا رو از پدربزرگ من اجاره كردن ) دوستم دوسال از من كوچيكتره منو اون بيشتر وقتا ميريم پارك و با بقيه بازي ميكنيم و با هم برميگرديم يه بار…

  • این داستان تقدیم به شما سال 87 من تازه وارد دانشگاه شده بودم. سال اول رو دانشگاه بهمون خوابگاه داد.واحد ما 6 نفر بودیم وهر کدام از یه شهر، فقط یه پسره بود به اسم اشکان که با هم همشهری بودیم. اشکان پسر خوشتیپ و جذابی بود،خیلی با دخترا میپرید.اشکان تخت بالایی من میخوابید.یه مدت…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من مهرداد هستم و 21 سالمه. قضیه از اونجایی شروع میشه که من به وسیله خیانت دوست دختر سابقم با دوستش که اسمش زهرا بود دوست شدم. زهرا عین قرص ماه بود جوری که هرگز از دیدنش سیر نمیشدی ولی یه عادت خیلی بد داشت. نمیتونست عاشق باشه و…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من مهدی هستم 31 سالمه .. *** وقتی دوستم همراه خانمش که حدود یک سالی میشد عقد کرده بودن برا خرید گوشی موبایل وارد مغازم شدن تواولین نگاهی که به خانمش کردم با تموم وجودم دلم خواست که اون ماله من باشه و مهرش به دلم نشست یه خانم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام اسمم امیره ۲۰ساله قدم ۱۷۰،وزنم ۶۵.   حسابی حشریم کونم خیلی گندس وتپل از بچگی تو همه جا منو انگولک میکردن تومحلمون یامدرسه یا استخر که همه محو تماشایه کونم میشدن نگاهایه سنگینه مردمو رو کونم حس میکردم همیشه, تو ۱۵سالگی کونی شدم راحت تر بگم خفتم کردن خلافکارایه…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان. من ۳۰سالم هست ۴سالی میشه ازدواج کردم و داماد اول خانواده هستم من یه خواهرزن بیشتر ندارم که اون هم یکسالی میشه ازدواج کرده ولی متاسفانه به دلایلی با شوهرش اختلاف پیدا کرده و دو ماهی میشه که طلاق گرفت و خیلی افسرده شده چون کلا یکسال زندگیش…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من میلادهستم ۲۲سالمه الان ولی این داستان سکسی که براتون تعریف میکنم سنم۲۰ساله بودم.   من دوتا پسر دایی دارم که یکیشون بزرگ تره منه یکیشونم کوچکتر بزرگه اسمش محسنه و کوچیکه مهران .داستان من از اونجایی شروع میشه که من با پسر دایی ام خیلی میگشتیم یعنی هر…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. اسمم میناس. 20سالمه   قصه ازاونجایی شروع شد که تو کنکور یه شهردیگه قبول شدم.البته اینم باید بگم از راهنمایی دوس پسرداشتم.کلی باهاشون لاس میزدم.حتی ب ی یکی دوتاشونم چندباری ازکون داده بودم.همیشه هات بودم.کلی باخودم ورمیرفتم.فیلمای سکسی میدیدم.آرزوم بود یکی منوازکس بکنه. بگذریم.توخوابگاه باچندتادختر دوس شدم ک اونام…