این داستان تقدیم به شما سلام من هستی ام از اصفهان.۳۰سالمه با قد ۱۷۵ و وزن ۷۳ پوستم سفید سینه هام ۸۰ وکون معمولی.قصه از اونجا شروع شد که با موافقت شوهرم رفتم کونو ژله ای کردم هزینش زیاد شد اما خودم که تو آینه میدیدم یه حال میشدم دیگه وای بحال شوهرم.اما تا شوهرم…
این داستان تقدیم به شما اسمم پژمانه. چهارسال پیش فروشنده بودم و توی مبل فروشی کار میکردم . هیکلم معمولی بود و یکم سبزه ام . راستش دوستم با یه دختر دوست شده بود و هر روز لاس میزد . از اونجا که متاهل بود شماره منو داده بود و به دختره گفته بود که…
این داستان تقدیم به شما سلام من اسمم ساراست الان سی و دو سالمه مطلقه ام و خاطرات قبلیمو خوندین من عاشق لباس چرمم و همیشه شلوارم چرم و بیس لباس پوشیدنمه من وضع مالیم خوبه و دنبال کس دادن برای پول نیستم عشقی این کار و انجام می دم و معمولا با آدم های…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه این خاطره با یکی از کاربرای چت رومه که همون جا با هم آشنا شدیم امیدوارم لذت ببرین. اسم من باربد هست 21 ساله پوست سبزه قد نسبتا بلند و یه بدنه فیتنس . من توی چت دنبال کسی میگشتم هم سن و سال خودم و با…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان. این داستان سکس من با دختر داییمه که امیدوارم ازش خوشتون بیاد… *** من اون موقع یه پسر ۱۸ ساله بودم که به خاطر والیبال بازی کردنم قدم ۱۸۴ سانتی متر و وزنم شصت و نه کیلو بود و یه کیر بزرگ به نسبت سنم، ۱۹ سانت طول و ۴/۵…
این داستان تقدیم به شما سلام !! داستان اولین سکس من یه جورایی برمیگرده به زمانی که هنوز به دنیا نیومده بودم !!! خاله ی من برای ادامه ی تحصیل به آلمان رفت. در اونجا با یک جوان آلمانی ازدواج کرد و آن ها صاحب یک دختر شدند . در این زمان بود که من…
این داستان تقدیم به شما ماه پیش برای تفریح و سکس و دورهمی دوستانه به تهران رفته بودم. بعد دو سه روز رفتم ترمینال غرب که سوار اتوبوس شم و برگردم به شهرم. بلیط رزرو نکرده بودم، امیدوار بودم بتونم همون ساعت ماشین بگیرم. ساعت دوئه صبح بود. کل ترمینال رو گشتم و نتونستم هیچ…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه. سامان هستم،٣٠ سالمه،١٨٠ قد و ٨٠ وزن. داستاني كه مي خوام براتون تعريف كنم برميرگرده به پارسال،تصميم گرفتم برم تايلند واسه عشق و حال،برخلاف همه رفتم پوكت،چون همه ايرانيا مي رن پاتايا.شب اول رفتم واسه خودم لباس سكسي خريدم،اخه من يه زنپوشم،كلي لباس سكسي گرفتم و خودم…
این داستان تقدیم به شما سلام خدمت دوستان عزیز میخوام داستان یکی از بهترین و شیرین ترین سکسایی رو که داشتم رو براتون بگم… *** سال 91 که از سربازی اومدم یه هیکل ورزیده پرورش داده شده تو نیروی زمینی ارتش که کونمو پاره کرد با یه شهوت خیلی زیاد که 19 ماه هیچ جوره ارضا…
این داستان تقدیم به شما سلام. اسمم مهنازه الان طلاق گرفته ام اما این داستان مربوط به حدود ده سال پیشه که شوهر داشتم… *** راستی یادم رفت من 25 سالم بود و اونموقع شوهرم برا یه دوره باید می رفت مرکز استان به همین دلیل به من هم گفت بیا باید سه ماهی اونجا دوره مربوط…
این داستان تقدیم به شما سلام. داستانی که مینویسم مربوط میشه به حدود 5 سال قبل… *** من اسمم بابک هستش و از نظر ظاهری قد 170 و موهای خرمایی و چشمای آبی دارم.زمانیکه واسه شروع اولین ترم دانشگاه وارد خوابگاه شدم ،برحسب شانس وارد اتاقی شدم که کلا میشدیم 3 نفر. چون از نظر…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه. رویا هستم 23 ساله و قدم 165و وزن60 میخوام خاطره اولین سکسم رو تعریف کنم… *** اون موقع دبیرستان بودم و 16سال داشتم با دوست صمیمیم که اسمش نیلوفر بود خیلی راحت بودم و بعضی وقت ها هم درمورد سکس حرف میزدیم ولی هیچکدوممون تا حال کون…