این داستان تقدیم به شما سلام من علی هستم. *** چند سال پیش که تازه دیپلم گرفته بودیم و پشت کنکوری بودیم یکی از دوستامون بهم گفت بیا بریم بسیج محل ثبت نام کنیم و واسه سربازیمون ۶ ماه کسری خدمت میدن و دوره آموزشی سربازی نمیریم و کلی خدمات دیگه. اولش که رفتیم تو…
این داستان تقدیم به شما پرده اول:دفتر عزرائیل یكی ازفرشته های پستچی وارد میشود.عزرائیل پشت میزش نشسته ودارد باتلفن صحبت میكند.عزراییل:به جان شما نمیشه.این مهلتش گذشته.همین الآنم خیلی بهش مهلت دادم.الآن 2ساله داره زندگی میكنه.پس فردا پای من گیره.صداازپشت تلفن:حالاشمایك كاری بكنین.بچه خوبیه.ثواب داره.من با جبرییل هم صحبت كردم.ایشون قول دادند به خدا توصیه اش…
این داستان تقدیم به شما درود دوستان.محمدم و این داستان واسه 17 سالگیمه.هممون تو بچگی دختر خاله و… رو مالوندیم یا دست مالی و دکتربازی کردیم اما سکس به معنای واقعی نه… *** پدر من کارش املاکه تو منطقه پایین شهر و همیشه کلید چنتا خونه ی خالی تو قفسه کلیدا بود منم ک اکثرا…
این داستان تقدیم به شما سلام .من اسمم مریمه. وکیل دادگستری هستم، دختری باموهای بلوند هستم …این داستان روکه میخام براتون تعریف کنم عین واقعیت است ، قضیه ازآنجایی شروع میشه که من تازه درازمون وکالت پذیرفته شده بودم و برای گرفتن وکیل سرپرست ، دنبال وکیل سرپرست میگشتم ، توکانون اسم چندتاوکیل سرپرست راداشتم…
این داستان تقدیم به شما اسم من رهاست، يه پسر معمولي با قد ١٧٥ و اندام مناسب، بدون شكم كه زياد مورد توجه دخترها هستم. كيرم ١٧ سانته و يكم هم كلفت تر از كيرهاي معموليه. البته بايد اضافه كنم كه چند سالي مي شه كه ايران زندگي نمي كنم. داستاني كه مي خوام…
این داستان تقدیم به شما وقتی که بدنیا اومدم اندازه بزرگم آلتم باعث وحشت پزشکها و پرستاران و عوامل بیمارستان شد. یک کیر بزرگ 12 سانتیمتری چسبیده به بدن یک نوزاد یک روزه! پدرم علت قضیه رو جویا شد و خیلی زود جواب آزمایشها اومد. بله، من به یک سندروم نادر ژنتیکی مبتلا بودم که باعث…
این داستان تقدیم به شما سلام میخواستم داستان اینکه چطور نگاه های سکسی برادر شوهرم و بعضی رفتاراش بعد 5 سال وسوسم کرد بهش کس بدم و به شوهرم خیانت کنم… *** اسمم میتراس 30 سالمه و 6 ساله با علی یکی از همکارام ازدواج کردم علی 3سال ازم کوچیکتره و یه برادر بزرگتر داره که…
این داستان تقدیم به شما با سلام خدمت همه دوستان. من اسمم نیما هستش .من بجه یکی از شهرهای ایرانم 29 سالمه و متاهل این قضیه که میگم بر میگرده به زمان مجردیم اون زمان من 24 سال داشتم خواهری دارم بنام محدثه خوشگل و خوشتیپ با صورت سفیدو سبزه از کوچکی ازش خوشم میومد…
این داستان تقدیم به شما سلام من یه دختر دایی دارم دوسال از خودم کوچکتر خیلی باهم صمیمی بودیم .من شانزده سالمه و اون چهارده در این داستان میخوام از اسم مستعار استفاده کنم من میشم علی و اون هم مرجان ازقیافه هامون بگم مرجان هیکل سکسی داره و چهره ای نسبتا زیبا و من…
این داستان تقدیم به شما سلام من سینا هستم 13سالمه و دارم وارد 14سالگی میشم.بدن سفید و تو پری دارم و خیلی پررر.البته چاق نیستم.چن باری که میرفتم حموم بالا پایین که میپریدم خودمو نو اینه میدیدم که کونم چطور مثله ژله تکون میخورد.دوس داشتم بدم اما اینقد غرور داشتم که نمیتونستم به کسی بدم…
این داستان تقدیم به شما سلام ،من مرجانم ۳۲ ساله قد۱۶۵ وزنم ۶۳ سایز سینه هام ۷۵ بدن سکسی وخوبی دارم باسنمم طاقچه وتپله ،پارسال تابستون با شوهرم رفتیم شمال ،یه سوئیت گرفتیم کناردریای بابلسر،مستقرشدیم ، عصرشده بود باشوهرم رفتیم حموم خیلی حشری بودم،هرکاریش کردم حس کردن نداشت ،خودمونو شستیم اومدیم بیرون،شوهرم رفت یراست خوابید،منم…
این داستان تقدیم به شما خب از کجا شروع کنم … من ۱۶ سالمه ینی تازه ۱۶ سالم شده توی تهران هم زندگی میکنم دقیق نمیدونم از کی شروع شد ولی سه یا چهار سال پیش شروع به خود ارضایی کردم که البته خودم نمیدونستم خودارضاییه و فقط میدونستم که بهم حس خوبی میده میرفتم…