این داستان تقدیم به شما داستانی ک من مینویسم مربوط به سکس بابا و مامانم هستش که خیلیا شاید تجربه دید زدنشونو داشتن … *** ماجرا از اون جا شرو شد ک من وقتی شانزده یا هفده سالم بود ب صورت اتفاقی دیدم که مامانو بابام بعضی شبا سکس میکنن وقتی ک کاندوم اونا رو از…
این داستان تقدیم به شما سلام…اسمم محمده،هجده سالمه…و این ماجرای دومین سکسم در سن هفده سالگیه که چون متفاوت بود تصمیم گرفتم بنویسمش.. *** من از دوران راهنمایی بخاطر کم مو بودن و البته بیشتر اخلاقم که راحت به همه پا میدادم…تجربه های جنسی زیادی داشتم…اوایلش فقط لاپایی بود با کلی خجالت وپنهون کاری…بعد تر…
این داستان تقدیم به شما هانی:سلام عزیزم من:سلام نفسم..چرابیداری هنوز؟ هانی:داشتم فیلم نگا میکردم من:چه فیلمی؟؟ هانی:ازهمونا که برام فرستادی من:وااااای نگو..لعنتی تنهایی؟؟ هانی:جووووووون ..اره تواتاقمم البته امین هم خوابه توحال بردم خابوندمش من:اوووووووووخ کثافت عکسشوبفرس ببینم کدوم فیلمو میدیدی .هانی:…JPG من:اووووف هرزه اشغال خیس شدم هانی:جوون کستو مث اون زنه بلیسم؟ من:وااااای هانیه اره…
این داستان تقدیم به شما ظرف هاى شام رو مى شستم كه دستاش دورم حلقه شد. مثل هر بار كه هوس مى كرد و خودش رو بهم نزديك مى كرد. لب هاش رو روى گردنم گذاشت و خودش رو به باسنم چسبوند. ظرف هارو يكى يكى ميشستم و روى هم ميذاشتم. موهام رو بو مى…
این داستان تقدیم به شما ساعت 2:20 دقیقه نیمه شب یکی از شبهای سال 1389… خوابم نمیبرد.بازی های گوشی هم چند دوری بود تموم کرده بودم.بی حوصله و تنها.سیستمو روشن کردم فیلمی چیزی ببینم.یهو سیستم ارور وای فای در دسترس داد.باز کردم یه وای فای اوپن بود.به نظرم مال طبقه بالا میومد که تازه اومده بودن.چون تا…
این داستان تقدیم به شما سلام اولین برخوردم با مسایل سکسی 14 سالم بود یکی از دوستام ی فیلم سکسی بم داد همیشه میدیدمش به کیرمم دس میزدم ولی اب نداشتم ما ی خانواده 4 نفره ایم من احمد متولد 74 داداشم محمد متولد 90 پدرم اکبر متولد 50 و مامانم خوشگل ترینو مهربون ترین…
این داستان تقدیم به شما ترم یک بودم یه درسی رو با یه استاد خانم داشتم که هم درسش خوب بود هم استادش اما مشکلش اینجا بود که کلاس صبح زود بود و من شاید بیش از نصف کلاس هاش رو نرفتم و وقتی هم میرفتم واقعا از نحوه درس دادن و حرف زدنش لذت…
این داستان تقدیم به شما سلام خیلی سریع میرم سر اصل مطلب… رفتیم شمال نزدیک ویلای مایک خانواده ازکاشون اومده بودن دختره روولیچربوداومده بود جلوپله هاهیچکس نیومد دنبالش ببرش بالا من اومدم گفتم میخواهی کمکت کنم گفت زحمت میشه دستشوگرفتم ببرمش بالا گفت بایدازکمرم بگیری ببری بلاخره دستموانداختم کمرش ولی چقدرخوش بوبودتابالا خیلی باکمرش…
این داستان تقدیم به شما سلام .من مهرزاد هستم۱۵سالمه .قدم۱/۷۲ووزنم شصت کیلو هست .چشمام سبز هس .موهای بور دارم وهیچ مویی رو بدنم ندارم .ویه کون گنده که مث ژله میمونه … این خاطره مربوط میشه به پارسال که کلاس نهم بودم .تو مدرسه ما دبیرستانی ها هم بودن وازهمون موقع خیلیها ارزوی گاییدنم…
این داستان تقدیم به شما سال نود و دو ، یکی از شبهای اردیبهشتماه… *** اون شب ماشین پسر عمومو گرفته بودم و داشتم میرفتم طرفای ورامین . با یه نفر قرار داشتم و باید یه امونتی ازش میگرفتم . راه دور بود و خودمم ماشینو تازه فروخته بودم و ماشین نداشتم بخاطر همینم ماشین…
این داستان تقدیم به شما سلام بہ همہ دوستان این داستان تلخ خاطرہ ےتجاوز بہ منہ اسمم صدف مستعارم نیست 18سالمہ … *** وقتے13سالم بود بایہ پسربہ اسم نادر آشناشدم بہ ظاهرخوب و متین می آمد اما در باطنے گرگےبود کہ نقاب میش رو صورتش گذاشتہ چندماہ فقط تلفنےحرف میزدیم تااینکہ تماس هارسید بہ سکس…
این داستان تقدیم به شما اسمم علی 23 سالمه . داستان از اونجا شروع شد که با محدثه دوست شدم 21 سالش بود یه دختر لوند خوشگلی بود معلوم بود از اون اولش که کم نمیزاره واسم و کم نزاشت چن ماهی با هم بودیم و یه روز که راجبه رابطه های قبلش حرف…