برچسب: سریع برگشت


  • این داستان تقدیم به شما تازه ازدواج کرده بودم و زن جوون و خوشگلی گرفته بودم یه دختر ۱۸ ساله خوشگل خوش اندام. باباش هم چند سالی فوت کرده بود و مادر زنمم تنها شده بود.   من ادم حشری ای بودم و هر روز با زنم سکس میکردم از اونجاییم که خونه مادرزنم بودیم…