برچسب: شهوتناک


  • این داستان تقدیم به شما سلام. اوایل پاییز بود بارها زنداداش گفته بود بیا باغ سهم میوه هاتو بچین ببر نمیشد برم از خودمو او بگم نوید هستم 26 ساله ورزشکار و اهل کوه و کوهنوردی با عضلات ورزیده طبیعی قد بلند چهره ای بقول دوستام زن پسند کم رو با پوست بدن سبزه ی…

  • این داستان تقدیم به شما سلام میخوام خاطره ای سکس سه نفره مونو براتون تعریف کنم که تو ابان ماه ۹۹ انجامش دادیم اسمم #شیما س ۲۵ سالمه ۱۶۷ قدمه وزنمم ۵۰ سینه هامم۷۰ عشقمم میثم ۳۰ سالشه ۱۷۵ قدشه وزنش۸۰ سایزشم ۱۸ کلفت منو میثم ۳ ساله که باهم تو رابطه ایم و سکسای…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان چن وقت پیش داستان سکس با دخترعموم سحر رو گذاشتم واستون دوهفته پیش با زن همسایمون سکس کردم ک الان داستانشو میگم براتون   این خانم اسمش عسله ۳۴سالشه و دوست صمیمی مادرمم هس متاهلم هس و بچه نداره هنوز دوهفته پیش داشتم از بیرون میومدم ک عسل…

  • این داستان تقدیم به شما سلام معصومه هستم دی ماه امسال دو سال از ازدواجم با طاهرگذشته در متن سرگذشتم بخوانید که چی شده از روزی که زن طاهر شدم عاشق عموی طاهر فریبرز شدم که با طاهر همسن هستن 20 ساله هستم قد بلند سفید موهای مشکی پرپشت از خودم تعریف نباشه زیبا ترین…

  • این داستان تقدیم به شما با سلام .داستانی که میخوام تعریف کنم مربوط میشه به سکس مامانم و من مامانم فرشته ۴۵ ساله با کوس و کون گوشتی و رو فرم و سینه های ۸۵ که با دیدنش کیر هر مردی شق میشه ولی چادریه اما از اون چادریایی که زیر چادر کوس و کون…

  • این داستان تقدیم به شما سلام معصومه هستم 20 ساله چند وقت پیش به سامانه ثبت طلاق قضایی رفته البته با کمک و راهنمایی یک وکیل با تجربه قبل از ثبت طلاق ابتدا برای مشاوره رفتیم پیش یک مرکز مشاوره خانوادگی که من فکر می کردم جزئی از دادگاهه!! با حرفهایی که زدیم ایشان فهمید…

  • این داستان تقدیم به شما سلام اسم من ژینوسه. یک دختر 18 ساله قدم حدودا 170 و وزنم 70 کیلو. میدونم که یکم تپلم ولی هیکل منحنی قشنگی دارم. کپلای سفید و تو فرم و بزرگ کمر باریک و سینه های درشت و سر بالا. نگاه سنگین مردها رو همیشه حس میکنم. چند وقتیه شدیدا…

  • این داستان تقدیم به شما سلام سیروس هستم 35 ساله از تهران سه سال پیش بود بعد از سالها انتظار در ناباوری آنچه می خواستم و ته آرزویم بود اتفاق افتاد…   نزدیک ده سال پیش ازدواج کردم در حالیکه معشوقم بطور کاملا نا باورانه قسمت برادرزاده ام شده بود آره یکسال قبل از ازدواج…

  • این داستان تقدیم به شما کوچه پس کوچه های نیاوران من را به دوران کودکی میبرد. یادش بخیر. روزگار خوشی بود. اکنون دیگر فقط خاطرات روزهای زیبای گذشته مانده و دیگر این باران و بوی چنار آن حس و حال را به آدم نمیدهد. من کنار شوهرم در ماشین نشسته ام و به سوی یک…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من کیوان 19 سالمه . بدنسازم. قیافم هم کاملا پسرونست. عاشق برده شدن واسه پسرای بدنسازم. یه روز خونه یکی از دوستام بودم. اون بمن پیشنهاد سکس با یه پسرو داد که خودش زیاد از برخورد اون خوشش نمیومد. من شماررو با یجور بیمیلی گرفتم. در صورتیکه اصلا بیمیل…

  • این داستان تقدیم به شما افسون بین امون وایساده بود و کیر جفت امون رو از روی شلوار می مالید، من ازش لب می گرفتم و مجید داشت سینه هاشو می خورد . بی نهایت #شهوتی شده بودم، سرشو با دست گرفته بودم و نیم نگاهی به مجید می نداختم که سینه های افسون رو…

  • این داستان تقدیم به شما سلام کیان هستم 33 ساله از تهران. تیپ و قیافه معمولی کمی به بالا مدتهای زیادیست میشه گفت از 25 سالگی با سایتهای سکسی اشنا هستم و میخونم و لذت می برم این نخستین باریه که داستانم را برایتان می نویسم اصرار ندارم که باور کنید ولی هر چه نوشتم…