برچسب: شهوتناک


  • این داستان تقدیم به شما سر در گم بودم کارم شده بود دانشگاه رفتن و سرکار رفتن حال درس خوندنم نداشتم ، فقط میخواستم روزگارم سریع تر سپری بشه دور و برم خیلی شلوغه با همه بگو بخندمو دارم ولی اون کسی ک واقعا بتونه منو از ته دل شادم کنه ندارم . این سایتم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام.این ماجرا کاملا واقعیه… حدودا 13 سالم بود اون موقع ما تو خونه مون حموم نداشتیم و برای شستن خودمون باید به حموم عمومی میرفتیم معمولا من با پدرم میرفتم ولی یه بار یادم نیست به چه علت تنها رفتم! (اینم بگم من به خاطر کون خوش فرمم خیلیا دوست…

  • این داستان تقدیم به شما اسم من امیر از تهران این اولین باره دارم یه خاطره سکسی تعریف میکنم … داستانم درباره سکس بابا و مامانمه دروغم نمیگم چون اصلا چیز خاصی نیست و تو همه خونه ها اتفاق میفته که خیلیا هم میبینند یا صداشونو بشنوند! یه بارم بیشتر واسم اتفاق نیفتاده که واسم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام.من خیلی وقته اهل گی دیگه نیستم و سالها پیش هر چند وقتی امتحانش میکردم که الان پشیمانم ولی خب یکیشو واستون تعریف میکنم! من و علی دوستای هم محله ای بودیم هر وقت خونه علی اینا خالی میشد منو خبر میکرد میرفتیم دو طرفه لاپایی حال میکردیم!علی درباره کون…

  • این داستان تقدیم به شما سلام … داستان از اونجایی شروع شد که یه کارگر داشتم که چند سالی پیشم کار میکرد همین باعث شده بود باهم شوخی میکردیم تا رسید به شوخی های خانوادگی یه روز علی گفت اینقدر خندیدم به جکی که در مورد مادر زن گفتی که اخرش زنم متوجه شده گفته…

  • این داستان تقدیم به شما مهران هستم ۲۶ ساله تو صنف کیف و کفش خاطره ای که میخوام براتون بگم مال زمانیه که میرفتم از قشم کیف و کفش می اوردم کارهای شیک و خواص که هر مشتری یک بار از من خرید می کرد مشتری ثابت میشد … *** یه روز تازه جنسام رسیده…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من اسمم مسعوده مي خوام يه خاطره  بگم راجع به سكس من با دوست عزيزم در دبي اول از بذارين از خودم بگم من پسري سفيد با كوني سفيد و بزرگ كه هر پسري منو ببينه سيخ مي كنه… مي خوام راجع به سكس خودم با دوست كير كلفتم…

  • این داستان تقدیم به شما همیشه حس دادن تو من  وجود داشته ولی خب به دلایل زیادی امکان بروز دادنش وجود نداشته.وقتی رفتم دانشگاه ترم دوم بود که عاشق یکی از ورودی های دانشکدمون شدم البته هنوزم دوسش دارم ولی نشد با هاش سکس کنم.در عوض سال آخر دانشگاه بود که با دوتا از هم…

  • این داستان تقدیم به شما ميدوني بالاترين لذت دنيا چيه؟ _اين كه بكني توش؟ _نه…اين كه انقد مظلوم تو چشام نگاه ميكني و ميدوني باهات ميخوام چيكار كنم…   صداي باروني كه به پنجره ميخورد به طرز فوق العاده اي يكنواخت و آرامش بخش بود. تو تخت كنار هم دراز كشيده بوديم. آرنجشو رو تخت…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من نويدم سي سالمه اين داستان ماله دوسال پيشه من شيراز كار ميكردم و هر يه مدت يه بار ميومدم خونه … *** يه دوست دختر داشتم از همه لحاظ اوكي چه بدن چه اخلاق و چه خوانواده خلاصه همه چي تمومه تموم فقط مشكلش اين بود كه تريپ…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من نیکو هستم بیست و شش سالمه هیکل فوق  العاده سکسی و کون و کس تپلی دارم. من از تحریک کردن دیگران خیلی لذت میبرم.یه روز هوس شیطونی به سرم زد و یه ساپورت کوتاه بدون شورت پوشیدم که اگه پاهامو باز میکردم کوسه داغم معلوم میشد یه تیشرت…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من زهره هستم.چهل و دو سالمه.دوتا بچه دارم.یه پسر که بیست و یک سالشه و یه دختر که بیست و سه ساله است.دخترم زهراست و چهار سال پیش با سجاد،دوست پسرش ازدواج کرد.یکسال از عروسیشون میگذشت که پسرم خدمت سربازی رفت و چون شوهرم چندسال پیش فوت کرده بود…