این داستان تقدیم به شما سلام. من فرهادم و ۳۱ سالمه.من دکترای فیزیوتراپی دارم و تو یک بیمارستان تو یه شهر دیگه مشغولم و اونجا هم آپارتمان اجاره کردم.این داستان همین چند ماه پیش تو زمستان ۹۶ اتفاق افتاد… *** من تو بیمارستان با خیلی صمیمی نیستم.با ۳ نفر خیلی صمیمی هستم.یکی از همکارام…
این داستان تقدیم به شما سلام,قضیه ای که میخوام بگم واسه اوایل دوران دانشجوییمه… *** خودم اهل تهرانم,ولی دانشگاهمو افتادم ی دانشگاه دولتی تو یه شهر کوچیک.روز اولی که رفتم سرکلاس,خیلی جا خوردم,اون تعریف هایی که از دانشگاه شنیده بودم,منتظر بودم در کلاس که باز میشه کلی داف اسمی ببینم,ولی همه داغون بودن…خیلی روزای اول بد…
این داستان تقدیم به شما این ماجرا مال همین امروز ظهر؛ ششم تیرماه نود و هفته. *** این دوستم که میگم، اسمش سعید و از مغازه داران توی همون راسته خودمون هست. امروز صبح رفته بودم برای خرید عمده برنج و سعید هم سفارش داده بود که چهارتا تا کیسه ده کیلوئی هم برای اون…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان حشری اهل مشهدم داستان از جایی شروع شد که ما عروسی مونو گرفتیم یه زن خشکل دارم که نگو سینه 75 سفید پوستخوشکل کون برجسته بحال که حتی شبها من قرص میخورم یه یکی دوساعتی توپ میکنمش از کوس کون حرفه ایش کردم چه جور خیلی حال میکنم…
این داستان تقدیم به شما سلام من رضا هستم ۲۷ سال دارم از تهران میخوام داستان سکسم با همسر رفیقم رو تعریف کنم یک از دوستای خوبم! یک بار بهم گفت که میخواد بیاد و توی محلمون زندگی کنه و منم که از قبل عاشق خانم خوشکلش شده بودم فکری به سرم زد. راستی خانمش…
این داستان تقدیم به شما سلام من پریسا هستم 26 ساله از رباط کریم تهران عاشق سکس ضربدری ام و هرکاری می کنم شاید بتونم به این خواسته دلم برسم راستشو بخواین دلم میخواد سکس با کسی غیراز شوهرمو تجربه کنم و توی آغوش مرد دیگه ای ارضا بشم وبشوهرم هم خیانت نکنم وگرنه بخاطر…
این داستان تقدیم به شما یه بار رفتم خونه عمهم با شوهرعمم کار داشتم رفتم دیدم نیس. عمه م تعارف زد ک بیا بالا الان میاد منم رفتم داخل شهوتی شدم زدم عممو کردم وقتی داشتم میکردن بچه ۱۰ سالش از بیرون اومد گرفتم اونم کردم بعد دختر دانشگاهیش اومد اونمکردم بعد پسر بزرگش با…
این داستان تقدیم به شما سلام.اسم من ندا ست و 40 سالمه. حدود 16 ساله ازدواج کردم و یه پسر دارم… *** من توی یه شهر کوچیک زندگی میکنم.از اونجاهایی که بیشتر ازدواجها اجباریه.منم مثل خیلی از دخترای همسنم عاشق پسر خاله ام بودم البته اونم عاشقم بود یا شاید هم من فکر میکردم که…
این داستان تقدیم به شما من از بچگى یعنی 8-9 سالگی به دعوت پسر کاکایم که هم سن و سالم بود سکس دو طرفه را انجام دادم و از دادن خیلی لذت بردم چون این حس قبل از اولین سکس در وجودم بود، بناءً در دفعات بعدی زیادتر پشت من بطرف او میبود و چنانکه…
این داستان تقدیم به شما سلام. من تو دوران نامزدیمم. راستش من تا همین 1 ماه پیش اصلا با این موضوع بیغیرت بودن یا اینکه بخواد کسی با نامزدم رابطه داشته باشه بیگانه بودم. تا اینکه ب طور خیلی اتفاقی پیامهای دایرکت اینستاگرامشو که با دوست پسر دوران مجردیش خوندم. و اینکه حدود 7…
این داستان تقدیم به شما سلام … گاهی اوقات موضوعات اطراف ما خیلی ساده هستن و ما نیاز نیس اینقد اونارو به خودمون سخت بگیریم فقط کافیه خودمونو تو اون فضا در نظر بگیریم و بعد تصمیم بگیریم… من مهران هستم تک فرزندم و مدتیه واسه کار به یکی از شهرهای جنوبی مهاجرت کردم مجرد…
این داستان تقدیم به شما سلام. اسمم محسنه . اسم زن خوشگل و نازمم که همیشه با خوشگلی و اندام گوشتیش بلای جونممیشه آنا . انا خیلی خوشگله و اینو همه دوستام و اطرافیا بهم با تیکه میگن . اندامشم اینقدر گوشتی و خوشگله که هر کی میبینه محاله با چشم هیکلشو نخوره. خودم حس…