این داستان تقدیم به شما سلام دوستان. من محسن هستم چندین سال پیش وقتی دوران راهنمایی رو میگذروندم اتفاق بی نظیری برام افتاد… *** یک روز بعد از تعطیل شدن مدرسه مثل همیشه برای اومدن به خونه منتظر ماشین بودم که یه پیرمرده جلو پام ترمز زد بهش مسیرمو گفتم اونم یه لبخند زد و…
این داستان تقدیم به شما یک ماهی بود که مینو با دستو پای شکسته و سر باند پیچی تو خونه نشسته بود برای من هم عذاب بود مینوی نا ارام من که هیچ شبی رو بدون سکس نمی خوابید حالا یک شب بدون مسکن نمی خوابید این یک ماه رو به بدترین شکل گذرونده بودم…
این داستان تقدیم به شما سلام بچه ها من عسلم ١٩ سالمه، هيكله خوب و سكسىم نظره هر كيو جلب ميكنه خوب بريم سره اصل مطلب… يه روزي تو ساختمونمون اسباب كشى بود داشتم ميرفتم بيرون دوتا پسر نظر منو جلب كردن هر دوتاشون قد بلند بودن اما يكيشون خيلي لاغر بودو اسمش آرمان بود…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه دوستان من سهیل 34 سالمه این داستانی رو که برایتان تعریف میکنم برمیگرده به 3 ساله پیش یعنی زمانی که من با زنم پرستوتازه 6 ماه بود ازدواج کرده بودیم قبل ازاینکه داستانو بگم اجازه بدید زنمو خدمتتون معرفی کنم پرستو27 ساله با قد 165بدنی سبزه موهای…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه ی دوستان داغ و شهوتناک اسمم النازه و عاشق سکس کردنم ولی چون اکثرا طرف مقابلم منو نمیتونه ارضا کنه جق میزنم ولی امان از این هوس که نمیزاره ادم بیکار بشینه باز میرم سکس میکنم به امید اینکه بالاخره یکی پیدا شه اوجور که دلم میخواد منو…