برچسب: می چلوندشون


  • این داستان تقدیم به شما تین ایجر بودم یه پسر لاغر سفید که قدم خوب بود نسبت به همکلاسی هام یکم بلند تر بود موهای بور و بلند داشتم مثل بقیه مجبور نبودم زیاد کوتاه کنم چون مامان اینجوری دوست داشت خودشم حمایتم می کرد که هرجور دوس داری بپوش و تیپ بزن   و…