این داستان تقدیم به شما سلام. من اسمم پیمانه 19 سالمه خاطره اولین سکسمو واستون مینویسم. قضیه برا دو سال پیش بود. من تابستونش با دختری به نام مریم آشنا شدم.یک سال از من کوچیک تر بود. حسابی با هم صمیمی شده بودیم. یجورایی عاشق هم شده بودیم.دیر به دیر هم دیگر رو میدیدم.خلاصه حسابی…
این داستان تقدیم به شما این داستان تقریبا بر میگرده به 4 سال پیش… اون موقع 17 سالم بود و بچه شیرازم،یه شب رفته بودم کافی نت پت و مت پای سیستم نشسته بودم که 2 تا دختر اومدن داخل،از همون اول یکیشون رو انقد نگاه کردم که به بهونه ی اینکه سیستمش به…
این داستان تقدیم به شما راستشو بخواین دلم میخواست تجربه های تازه تری از سکس با مردای دیگه داشته باشم. توی این چند سالی از ازدواج من و مهرداد می گذشت هرچند خیلی ها بهم پیشنهاد دوستی و رابطه عاشقونه داده بودن اما من فقط ناخواسته تسلیم شوهر دوستم شدم و با اون همبستر شدم…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان عزیز. من افشین 35 ساله از کرج زن وبچه دارم بچه ام دختر 5 ساله حدود 10ساله ازدواج کردم. خاطره ای که می خوام براتون بنویسم سال 92 اتفاق افتاد من با کامپیوتر آشنایی زیادی دارم یه روز رفته بودیم خونه زندایی زنم که اسم زندایی زنم…
این داستان تقدیم به شما سلام من آرش 30 سالمه یه سوپر مارکت تو خیابان گرگان تهران دارم سوپر ما پیک موتوری داره که اجناس رو درب منزل تحویل می دیم . (شماره شو می تونم بدم برای شما هم جنس بفرستیم ) یه مشتری به نام خانوم انوشه اطراف مغازمون داریم که خیلی…
این داستان تقدیم به شما همیشه ظهرهای تابستون منو به یاد خاطرات نوجوونیم میندازه. خاطراتی که هیچوقت از یادم نمیره… *** تو یکی از روزای گرم تابستون بود. من و داداشم “علی” تو خیابونای نظام آباد میچرخیدیم و سیگار میکشیدیم، به محض اینکه تموم میشد یکی دیگه روشن میکردیم و به همدیگه پاس میدادیم. من…
این داستان تقدیم به شما سلام من محمدم 24 ساله اهل جنوب تهران خواستم داستان سکسی خودمو مریمو بنویسم … *** سه سال پیش بود که ساعت حدود 12 شب بود که از سر کار از نیاوران برمیگشتم که یه پیام واسم امد که نوشته بود زندگی چاپ دوم نداره پس عاشقانه زندگی کن. اما…
این داستان تقدیم به شما سلام. این اولین سکس من تا امروزه و اینم بگم تا الان فقط همین ی بار سکس داشتم… پرهام هستم 27 ساله از کرج. تو دوران سربازی بودم دقیقا تابستون سال قبل و سربازیم امریه بود و تو محل خودمون بود و صبح ها تا ساعت 2 میرفتم و…
این داستان تقدیم به شما سلام خدمت همه دوستای گلم. مجتبی هستم از مشهد میخوام خاطره اولین سکسم با دوس دختر مذهبیمو براتون بنویسم امیدوارم خوشتون بیاد چون همش عین واقعیته.من 25 سالمه و بیتا 27 سالشه طریقه آشناییمونم از طریق دوستم بود که با خواهر بیتا رفیق بود.اینم بگم بیتا فوق العاده دختر…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان. اول میخوام از خودم تعریف کنم عرفان هستم 16 سالمه. قدم 172 وزنم 65 هست. از لحاظ تیپ اطرافی ها میگن خوش تیپ هستی. حالا انشالله که این جور هست. قیافم هم معملویه. فقط من این کار هارو خیلی زود شروع کردم.3 ساله که جلق میزنم شاید به…
این داستان تقدیم به شما سلام. من اسمم امیره و عاشق سکسم و هر وقت موقعیتش پیش بیاد به سکس می پردازم در ضمن من 16 سالمه و این خاطره واسه یک ساله پیش هست که من 15 ساله بودم من بدنی سفید تپل و گوشتی دارم که قدم 165 و وزنم 76 کیلو هست…
این داستان تقدیم به شما یادش بخیر 3 ساله پیش بود … هنوز تمام لحظاتش صحنه به صحنه جلو چشممه . مگه میشه فراموشش کرد ؟! بهترین سکسم نبود ولی جالبترینش بود . اون موقع 27 سالم بود و هنوز تهران زندگی نمیکردم ولی 6 ماهی می شد تهران سرباز بودم . چون فوق…