این داستان تقدیم به شما سلام. من درسا هستم.خیلی وقته که داستانای سکسی میخونم.هیچوقت فکرشو نمیکردم که یه روز خودمم بیام اینجا و داستان خودمو بنویسم… *** من و شوهرم حدود 1ساله که ازدواج کردیم. من 24 سالمه و شوهرم 26 سالشه. اسم شوهرم سیناست. و واقعا همدیگه رو دوست داریم. این قضیه مربوط به…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان گلم تو همسایگی خونه ما یه پسری زندگی میکرد با نام مستعار ح که خیلی بچه شری بود همه از دستش حسابی ناراحت بودند بچه ها رو کتک میزد و هر کار شری از بگین بر میومد تازه 9 یا 10 سالم شده بود بابام واسم یه دوچرخه…
این داستان تقدیم به شما سلام. من محمدطاها هستم 21 ساله187 قد و وزنم 70 و پسر عموم علی 183قد و وزن 70. ما جزو خفت گیرای تقی ابادیم البته با دخترو زن کاری نداریم فقط پسر اونم زیر 20 سال. اره خلاصه دورو ور عیدسال 94 بود واس خرجیمون رفت بودیم خفت گیری.…
این داستان تقدیم به شما سلام. من امیرمهدی ام 18 سالمه از تهران . این داستان برمیگرده به 4 سال پیش . 14 سالم بود . اون موقع بروجرد زندگی میکردیم تازه اومده بودیم تهران واسه زندگی . چند شب بعد که اسباب اساسیه رو چیدیم رفتم خونه عمم بش سر بزنم و برم عمم سایز…
این داستان تقدیم به شما سلام محمد هستم.هفده ساله قدم 180هست کیرم 18 سانته ما خانواده پول داری هستیم و خدمتکار داریم ی مادرو دخترن یه بابای پیرم دارن که باغبونیمون رو میکنه اسم دختره مریمه خیلی هیکل سکسی داره بیست سالشه قدش از من کوتاه تره مو طلایی چشم ابی ی روز پدرو مادرم گفتن ما…
این داستان تقدیم به شما سلام فاطمه هستم ۳۱ ساله. دوسال پیش شوهرمو تو یه تصادف از دست دادم. از دست دادنش بدترین اتفاق زندگیم بود. کاملا تنها و بی کس شده بودم. با اینکه کارمیکردم حقوقم کفاف زندگی رو نمیداد طوری که درعرض یک سال تمام دارایی های شوهرمو به جز خونه ای…
این داستان تقدیم به شما سلام بچه ها هادی هستم. من 18 سال داشتم و پیش دانشگاهی و پشت کنکور و از قضا تو اون موقع زن عموم هم بیماری داشت که در ماه چند روز پدر مادرم به همراه عموم و خانمش میرفتند برای درمان تهران و من هم تنها فرزند تو خونه بودم…
این داستان تقدیم به شما دو سال بود که میشناختمش تک پسر بود 26 ساله تو این دو سال عشقشو ثابت کرده بود از همه نظر اطمینان داشتم بهش یه حرفایی هم بین خانواده هامون بود واسه ازدواجمون .. بعد دوسال و چند ماه شد شوهرم چند روزی از عقدمون گذشته بود داشت حرف…
این داستان تقدیم به شما سلام … من عادت ندارم سکسمو برای کسی تعریف کنم اما میخام غیرمستقیم به کسی که عاشقشم بفهمونم که چقدرمیخامش ودوست دارم بهش برسم … من یه دخترجنوبی هستم سبزه قدبلند وخوش اندام ،و فوق العاده آتیشی…من همیشه خودارضایی میکردم اما مشکل اینجاست که ارگاسم میشم اما آب ازبدنم خارج نمیشه واین…
این داستان تقدیم به شما سلام. من حسام هستم پسری لاغر اندام و تا حدودی زشت و کم حرف. بیشتر سرم تو لاک خودمه و اهل دختر بازی نبودم و نیستم. زندگی من رو موسیقی خارجی راک و بازیهای کامپیوتری و فیلم تشکیل میده. دوست پسری هم ندارم چه برسه به دختر. چند بار…
این داستان تقدیم به شما سلام من سیامکم الان 19 سالمه می خوام خاطره اولین سکس رو براتون بگم تا شما هم لذت ببرین من 13 ساله بودم که اولین بار کون دادم تو محلمون یه پسر بود که اسمش علی بود علی تقریبا 22 سالش بود خیلی دنبال کردنم بود همیشه تا منو میدید…
این داستان تقدیم به شما سلام . من ساسان هستم .میخوام بخشی از زندگی سکسیمو واستون تعریف کنم . من الان 28 سالمه و متاهلم .همسرم پگاه 25 سالشه و یه زن نسبتا باحجاب هستش یعنی بیرون با چادر مقنعه میره ولی تو جمع دوستانه مشکلی نداره و مثلا تاپ و دامن کوتاه (نه خیلی…