برچسب: shahvatnak


  • این داستان تقدیم به شما باسلام دوستان این اولین داستان منه اسم من امیر30 ساله وچهارساله ازدواج کردم خواهرزادم اسمش شیدا و سنش الان26 سالشه داستان برمیگرده به 8 سال قبل …   البته ناگفته نماندقبل اولین رابطه جدی با شیدا شیطنت های زیادی داشتیم اما در حد بغل و دستمالی کردن یک شب خونه…

  • این داستان تقدیم به شما سلام.   قبلاً خاطره ى گى كه داشتم باهاشو بهتون گفته بودم. الان ميخام گى چند روز پيشمو تعريف كنم…   من پولى سكس ميكنم ولى اين ديگه فك كنم به كيرش وابسته شدم. بكنم شده انگار. هفته پيش بود كه پيام داد برم پيشش دوستشم اومده برم كه تريسام…

  • این داستان تقدیم به شما خجالت مي کشيدم از زير پتو بيام بيرون. فقط يه رکابي کوتاه تنم بود با يه شورت باريک. بااينکه پرده ها کشيده بود اتاق روشن بود. فکر کردم سکس شب باشه خيلي بهتره. طرف آشپزخونه که راه افتادم سینه هام شروع کردن به تکون خوردن. اگه يه کم تندتر راه…

  • این داستان تقدیم به شما زمستون سردی بود اون سال.اون روز کلاس داشتم و حتما باید میرفتم دانشگاه.از رخت خواب جداشدم و رفتم دستشویی .مسواک زدم و ۱لیوان شیر طبق معمول خوردم و رفتم جلوی اینه نگاهی به خودم انداختم.از قیافم خوشم میومد .موهام بلوند بود چشمای درشتی داشتم .همه توی فامیل میدونستن چشام تکه.لباس…

  • این داستان تقدیم به شما با سلام امیر علی هستم ۱۹ سالمه اقا ۱۷ ساله مون بود که اومدیم تو محله جدید که الانم هستیم بچه هم سن من نبود مجبوری با پسری که ۲۳ سالش بود رفیق شدیم درد مجبوری خلاصه من معمولی بودم تا اون سن کسی بهم توجه نداشت یا بخوان ببرن…

  • این داستان تقدیم به شما این شاه کوسی که کردم همین پنج شنبه هفته گذشته بود ، چهارده دی ماه هزاروسیصد و نود و شش .. دوست داشتم بنویسمش و بزارمش اینجا برای یادگاری.. علت اینکه با یکهفته تاخیر هم مینویسمش اینه که مسافرت بودیم و این ماجرای بکن بکن هم تو همین مسافرت اتفاق…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من مسوول یه پایگاه بسیجم و این کون  یکی از کون هایی که کردم … یکی از بچه های پایگاه به اسم محمد بود که خیلی خوشگل و خوش اندام بود این داستان برا شهریور سال ۹۶ میشه که محمد ۱۶ سالش بود و منم ۲۳ ساله خلاصه میومد…

  • این داستان تقدیم به شما سلام چند وقت  پيش رفتم تایلند  در انجا به يك سالن ماساژ مراجعه كردم. پس از ديدن خانوما و مدلها براي ماساژ يك دختر ١٨ ساله ريز نقش زيبا با بدني سفيد كه تا دست بهش ميزدم موهاي تنم سيخ ميشد را انتخاب کردم. با مهرباني بسيار لباسهايم را دراورد وپس…

  • این داستان تقدیم به شما سلام اسم من اشکانه 16 سالمه اهل کرج هستیم در اصل شیرازیم هستیم ولی توی کرج زندگی میکنیم. موضوع من از اونجا شروع که به بدن مامانم خیلی علاقه پیدا کرده بودم شاید باورتون نشه ولی من از 10 سالگی فیلم سکسی دیدم چون ماهواره داشتیم کانال xxx منم هروقت…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من ارمین هستم از استارا …و این داستان پارسال اتفاق افتاد. *** برام یکم از خودم بگم 23 سالمه کلا کم مو هستم با پوست سبزه روشن یخورده جذاب و دل برو اهل گپ زدن من شکست عشقی خورده بودم از جانب دوس دخترم یمدت به این شهر و اون…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همه دوستان . من امیرم 33 سالمه و خانومم مینا 29 سالشه و یه دختر هفت ساله هم داریم.من تو شهوتناک  و سایتای دیگه با سکس ضربدری آشنا شدم و به این مدل سکس علاقه مند شدم و با مینا در میون گذاشتم و مخالفت کرد و منم دیگه پیگیر نشدم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان. من هفده سالمه و داستانی میخوام براتون تعریف کنم مال بیست و دو اردیبهشت پارساله یعنی سال ۹۵… *** من یه رفیق دارم ک اسمش علیه. نه سال همکلاس مدرسه بودیم و دوسال اخیر خیلی به هم نزدیک شده بودیم. شده بودیم مث داداش. البته داداش ک نمیشه…