برچسب: shahvatnak


  • این داستان تقدیم به شما منو زن داداشم خیلی شوخی می کردیم بیشتر شوخی زبانی بود تو زیبایی #آس #فامیل بود از هر لحاظ بیست بود هر شب تصمیم میگرفتم دست به سینه یا باسنش بزنم تا روبرو می شدیم نمی تونستم دست به شکمش می زدم به بهانه ای که ببینم چاق نشی ولی…

  • این داستان تقدیم به شما من یه جایی مستاجرم تو خونه ی قدیمی که دو طرفش ساخمانه و حیاطش وسطه تو گوشه سمت شمال شرقی اش که یک واحد با دو #سوئیت مانند است یک سوئیت با حمام و آشپزخونه و توالت بیرون مشترک بین دو سوئیت گرفتم تنها زندگی می کنم یه هفته پیش…

  • این داستان تقدیم به شما منم یه زنداداش دارم از خودم 5 سال بزرگتره خیلی با من شوخی می کنه تو زنداداشام با اون دوتا فرق داره وقتی داداش مسافرته من میرم تنها نباشه لباس های شیک و بدون شلوار با دامن سینه هاش تا خیلی از چاکش باز سفید مثل مرمر ضربان قلبمو تندتر…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من 18 سالمه و میخوام در مورد داستان سکسم با معلم فیزیک کنکورم بگم شهریور سال قبل یه همایش نخبگان فیزیک برگزار شد و من به عنوان نماینده ی بچه های شهرمون با معلم #فیزیکم به #تهران اومدیم..و چون مدت اقامتون 3 روز بود دو تا اتاق توی یه…

  • این داستان تقدیم به شما سلام داستانهاتونو خوندم خیلی جالب بودن یکی از داستانهایی که عمو دختر داداششو می کنه را #کپی کردم فرستادم واتساپ دختر داداشم که استاد دانشگاهه مجرده   بارها سینه هاشو خوردم و #کسشو مالیدم اونم کیرمو مالیده و ابشو آورده ولی نگاییده بودم پرده هم نداره نمیدونم راست یا دروغ…

  • این داستان تقدیم به شما سلام اسم من #الی ، ۲۵ سالمه، #آمریکا زندگی میکنم و ترنسم. اگه بخام در مورد ظاهرم بگم قدم ۱۸۰، چشامو موهام مشکیه. در کل ظاهرم بد نیست. داستانی که میخام بگم در مورد پسریه که روش #کراش داشتم. اسمش #نیکولاس و اصالتا روسه. یک سال پیش تو تیندر (…

  • این داستان تقدیم به شما تازه زنم ازم جدا شده و یک ماه بیشتر نیست با اصرار مادرم در #سوپر مارکت محل بعنوان شاگرد مشغول شدم. زنم وقتی فهمید با دوست صمیمیش ارتباط دارم ازم جدا شد. همیشه وسوسه میشم تا ترتیب زنای اطرافمو بده. بارها رسوایی به بار آوردم. ولی هیچوقت آدم نشدم. وقتی…

  • این داستان تقدیم به شما اولین باری که اسم یه مرد دیگه تو سکس ما وارد شد، یک شب تابستانی سال 89 بود. زنم (مریم) داشت رو کیرم بالا پایین میرفت. مدتی بود، تو فانتزیام، #مریم را با مردای دیگه تصور میکردم و چند هفته ای بود که همسایه ی خانم بازمون (علی) دائم جلو…

  • این داستان تقدیم به شما سلام .من نازنین هستم 22 ساله قد 160 و وزن 65 خوشتیپ و خوش پوشم.همیشه به خودم میرسم و مرتب سالن ورزش میرم که هیکلم روی فرم باشه.ماجرا مربوط به 4 ماه پیشه. من همراه همسرم به یکی از شهرهای جنوبی رفتم چون همسرم اونجا کار میکرد و ما تازه…

  • این داستان تقدیم به شما سلام.من پیمانم ۲۶سالم. اهل #تبریز، قیافه متوسط قدم ۱۷۵. و لاغرم خوش اندام. کیرم ۱۹سانت و #کلفت .اولین باره مینویسم پس شاید بلد نباشم #شرمنده. اقا من مکانیکم و وضعم خوبه(مجردم). تو این کسادی بازار به خواطر کرونا. یهبار که مشغول کار بودیم یه صدای زنونه منو صدا کرد اقااااا……

  • این داستان تقدیم به شما سلام اسم من علی 35 سالمه و مریم زنم 26 سالش خانم قد بلند #سفید #لاغر تو این سایت با دونفر از ساری اشنا شدیم محمد هما و پس از تماس های #تلفنی و اشنا شدن قرارشد بریم #شمال برای دیدن اونا .   رسیدیم ساری محمد امد دنبال منو…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من #پریسا هستم و ۳۰ سالمه و دو ساله ازدواج کردم این داستان مال ۷_۸ سال پیشه با چندین نفر دوست بودم ولی سکس #کامل بعد از #ازدواج داشتم یکی از خاطراتی که دوستش دارم را براتون می‌نویسم ترم دانشگاه بودم و ترم تابستونه گرفته بودم.داشتم توی سالن پرسه…