این داستان تقدیم به شما سلام دوستان این خاطره مال چن سال پیشه… *** اون زمان من نوجون بودم و شونزده هفده سالم بود فقط با هم سن خودم کونکونک بازی کدده بودم و در حد لاپایی و هنوز بدنم پر مو نشده بود و یه ذره سیبیل و ریش کم پشت که اونم با…
این داستان تقدیم به شما …پسر شنیدی میگن این سامانه کونی شده؟؟آخرشم خوشکلیش کار دستش داد… این جمله رو نا خواسته از بچه ها شنیدم که گوشه ی حیاط مدرسه نشسته بودن و حواسشون به من نبود… از پشت یه مشت زدم تو سرش…کیرم تو اول تا آخرت تو گوه میخوری که این حرفو میزنی…کسکش…
این داستان تقدیم به شما سلام خدمت دوستان گرامی من حسام هستم تازه وارد ۱۹سالگی شدم.داستانی ک براتون مینویسم مربوط ب پارساله من تو اون زمان کونی نبودم و سکس هم نداشتم فقط با جق خودمو خالی میکردم.حالا از ظاهرم بگم ک تپلم و گوشتی و برخلاف خیلی از افراد چاق ک فقط شکم بزرگی…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان. اسمم شایانه و موضوع داستان که واقعی هستش و کس شعر نیست مال چن سال پیشه… *** الان بیست و شش سالمه ولی حدود ده سال پیش که شونزده سالم بود و انصافا خود کونی بودم یه کون گرد و قلمبه و بی مو داشتم که از ده…
این داستان تقدیم به شما با سلام من میلاد هستم ۲۱ سالمه قدم ۱۷۸ وزنم ۶۵ علی ۲۱ سالشه و ۱۸. قدشه وزنشم ۷۰ کیلوا جفتمون لاغریم همون ک خودم دوس دارم خوشکل نیسم زیاد.ولی زشتم نیسم قیافم معمولیه من از بچکی با دوستام زیاد سکس داشتمو همیشه دوطرفه بود حتی با علی.حالا بریم…
این داستان تقدیم به شما سلام.داستانی که میخام تعریف کنم مر بوط به سال 94 هست.من بچه بلوچم وتو شهر مرزی سراوان زندگی می کنم .متولد 1372مجرد … *** تو شهر ما (سراوان) شغل بیشتر از مردم قاچاقه تقریبا 50%منم سال 93 بود که با هزار جور این در و اون در زد ن و…
این داستان تقدیم به شما جان میتونست به محض وارد شدن بوشو حس کنه.عطر (Jimmy Choo ) بود و عطر مورد علاقه زنش.خیلی مطبوع و خوشایند بود.کیت از اشپزخونه دراومد و به کمکش کرد تا کتش رو دربیاره.قبل اینکه کتو از دستش بگیره و اویزون کنه اونو بوسید.کیت نه تنها بوی خوبی میداد بلکه خیلی…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان من 17 سالمه و بخدا این خاطرم واقعی و شاید تنها جاییه که تونستم انتشارش بدم… *** من تو سن چهار ده سالگی تقریبا قرآن رو حفظ بودم،اما در روخوانی مشکلاتی داشتم و در سن 15 سالگی از طریق یکی از آشنایان به اقای طوسی معرفی شدم،میگفتن این…
این داستان تقدیم به شما سلام من هومن هستم الان 32 سالمه . كسي كه كون ميده يا بهش تجاوز ميشه در بچگي ديگه نميتونه كون دادن رو ترك كنه . هميشه كسي كه باعث اينكار در من شد رو نفرين ميكنم چون واقعا ديگه نميتونم كون دادن رو ترك كنم… *** هميشه تو…
این داستان تقدیم به شما سلام من سیروس هستم و۴۰ سالمه و میخوام سکس خودم رو با خواهر زن عزیزم رباب که مربوط به یه ماه پیش میشه رو براتون تعریف بکنم… *** رباب یه زن تقریبا ۱۷۵ قد و ۸۵ کیلو وزن و ۳۶ سالس که خیلی زن حشری و شوخ طبعی هست که…
این داستان تقدیم به شما ۵.۶ ماه از دوستیمون میگذشت تو این مدت رابطمون محدود شده بود به کافی شاپ و گاهی دور زدن با موتور تو خیابونا جفتمون یه چیزی بیشتر ازین میخواستیم۳.۴ روز از سال نو گذشته بود خونوادش رفته بودن مسافرت وقتی وارد خونشون شدم یه حال بزرگ بود که پله می…
این داستان تقدیم به شما سلام عسل هستم 25 ساله. 1ساله ازدواج کردم. خیلیم حشریم… *** دوماه پیش تصمیم گرفتیم بریم شمال, عاشق موزیک هستم تو ماشین صداشو زیاد کرده بودم همراهش میخوندمو لوندی میکردم,گاهی هم سمت گردن شوهرم میرفتم,خودمو لوس میکردم,احساس میکردم حالم داره خراب میشه,تو مسافرتا دامن میپوشم راحت تره خودمو میمالوندم به…