برچسب: shahvatnak


  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان خاطره ای که میخام براتون بگم تو تیر ماه 402 اتفاق افتاده…یک روز گرم تابستانی که برای یک کار به شهر همجوار میرفتم و تو خروجی شهر کنار جاده 2 تا زن و یک بچه تو گرما منتظر ماشین بودن که برا من دست بلند کردن که سوار…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من یه مامان بزرگ جنده دارم که فوق حشریه و اندام خوبی داره ۶۵ کیلو کون درشت ممه های هشتاد و پنج که افتاده ولی خیلی خوبه مامان بزرگم مدیر دبیرستان دخترونه بوده بازنشسته هستش خالم اینا کانادا هستن بابابزرگ کچلم هم که بیق بیق عشقش فقط اینه که…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من اولین بار هست که دارم داستان سکسی مینویسم اسم من ساسان هستش داستان من برمیگرده به ۸ سال پیش…   من یه دوست دختر فاب داشتم به اسم نازنین که جدا شده بود و برای خودش کار و زندگی میکرد چند سالی باهم بودیم و حسابی بهم وابسته…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همه . اسم من احسان هست 25 سالمه قدم 1.86 و وزنم 74 هست با چشمای مشکی موهای کوتاه این داستانی که من واستون میخوام بگم هم در مورد پگینگ  سکس هست. اما داستان پگینگ چیه و اصلا چرا من به پگینگ علاقه دارم باید بریم به خیلی…

  • این داستان تقدیم به شما من روانشناسم و 35 سالمه و ظاهرم معمولیه یه بیمار داشتم شوهرش بخاطر زشت بودنش (البته به نظر شوهرش زشت بوده) رفته بوده یه زن دیگه گرفته بوده و اینو طلاق داده بود، اینم باورش شده بود زشته و افسردگی گرفته بود و با معرفی یکی از دوستان مشترک اومده…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من اسمم علی هست می خوام داستانم رو با شما به اشتراک بذارم … اول از خودم بگم من یه پسر 22 ساله ام و دانشجو هستم یه بدن نسبتا رو فرم  با یه کیر 15 سانتی،داستان از حدود 5 سال پیش شروع شد اوج بلوغ جنسی من،یه چند…

  • این داستان تقدیم به شما سلام میخوام داستان اولین سکس ام با رفیقمو که رفاقتی بود تعریف کنم یه روز بود که از حوزه.. ببخشین یعنی مدرسه برگشتیم رفتیم خونش شب قرار بود بمونم پیشش درس شکیات و نماز شب… بازم ببخشین یعنی فیفا بزنیم و حال کنیم شب شد فیفا میزدیم شق کرده بودیم گفتم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام امیدوارم کیرتون شق باشه خب…. امروز میخوام داستان سکس با دختر دایی میلفم رو براتون تعریف کنم که تقریبا ۳۵ سالشه و ازدواج نکرده ممه هاش ۷۵ یا ۸۵ کون گرد و قلمبه پاهای فوق سکسی و فیس بسیار زیبا داستان از اونجا شروع میشه که خونه داییم بودم…

  • این داستان تقدیم به شما اسم من مسعود 18 سالم ساکن اردبیلم. من یه پسره مجرد قدم 170 یه کم چاق هستم ولی زبر و زرنگ سایز کیرمم تقریبا میشه ۱۶ سانت اینا. من یه زن عمو دارم به اسم ملیحه ۱۰ سال ازم بزرگتره تقریبا از وقتی که اومده خانواده ما با من رابطش…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان علی هستم ۲۵ ساله یک ساله با همسرم ملیکا ازدواج کردم و سر خونه زندگی خودم هستم من وضع مالی پدرم خیلی خوبه یه آپارتمان ۳۶۰ متری طبقه ۱۵ یه برج یه جای خیلی خوب تو شهرمون واسم خریده با یه ماشین کوپه و تو شرکت پدرم هم…

  • این داستان تقدیم به شما بسلام من متاهلم و یه دختر ۴ ساله دارم تو کوچه پشتی یه خونه هست که نمیدونم چندتا خونواده افغانی زندگی میکنن خونه کوچیکه ولی شاید ۲۰نفر باشن همیشه به دخترم میگفتم کوچه پشتی نرو واسه بازی افغانی زیاده ولی بچه س و حرف گوش نمیده ماجرا از ابنجا شروع…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان سارام ۱۷ لیتل گرل و این داستان منه و دلم خواست براتون بنویسم. ژانر ددی لیتل و لوس بازی! ***   بدجور دلم تنگ بود و همش به فکرم میرسید زنگ بزنم اکسم دیگه نمیرفتم بیرون و خبری از دنیای مد و ارایش نداشتم کاملا افسرده شده بودم…